سلیمی نمین در نشست شریعتی و امروز ما مطرح کرد:
دکتر شریعتی مبلغ بازگشت بهخویشتن بود
وی گفت: نسل ما در دهه ۵۰ به هیچ وجه مبهور مبانی غرب و مظاهر تمدنی نشد چرا که شریعتی مبانی فکری آنها را برای نسل ما روشن کرده بود. شریعتی به نگاه ما عمق داد و در واقع آن را از سطح به عمق کشاند. او نوع هجمه سرمایهها را برای ما روشن کرد و در کتاب آری این چنین بوده برادر در یک خاطره ساده جوان را مورد تحول قرار میدهد و از تاریخ بشریت میگوید.
سلیمی نمین با اشاره به اینکه قشر دانشجو گرچه جوان بود و میتوانست مبهور بناها و مظاهر تمدنی غرب شود، بیان کرد: ولی ما میبینیم که دکتر شریعتی به این قشر با رشد عمیقی که ایجاد کرد فهماند این ثروت ریشه در چپاول مردم دارد. ما قطعاً امروز این ریزبینی شریعتی را نیاز داریم اما دچار عقب گرد شدهایم. چرا که امروز شاهدیم بسیاری از جوانان ما مبهور مظاهر تمدنی غرب هستند و ریزبینی ندارند. بهطور مثال اگر از آنها بپرسید آیا در دانشگاه آکسفورد دیدید که مجسمه یک فرد بردهدار نصب شده است یا خیر پاسخ آنها منفی خواهد بود چون اطلاعی در این خصوص ندارند.
رئیس مؤسسه مطالعات و تدوین تاریخ ایران خاطرنشان کرد: جوان اروپایی که امروز باید بیشتر از ما به برجها، ساختمانها و ثروتهای جامعهاش تفاخر بورزد این کار را نمیکند چون آنها را حاصل بهسلطه گرفتن چپاول و بردهداری میداند.
وی افزود: حتی به نمادهای سیستم سرمایهداری هجمه میکند و مجسمه و پرچمهای آنها را نابود میکند. اما در جامعه خودمان شاهد عقبگرد هستیم درحالیکه در جامعه بشری اندیشه دکتر شریعتی کار خود را پیشبردهاست. جای تأسف است که مایی که پیش قراول این مکتب بودهایم باید امروز شاهد سرد دادن شعار نه غزه، نه لبنان در تهران باشیم.
این پژوهشگر سیاسی با اشاره به تعریف دکتر شریعتی از انسان اظهار کرد: تعریف شریعتی از انسان این است که انسان موجودیست که باید رشد پیدا کند و این محقق نمیشود مگر اینکه جلوی کسانی که سد راه رشد انسانها میشوند ایستادگی کنیم. این تعریف ساده شریعتی جوان را به این سمت میکشاند که باید در مقابل آمریکا بهعنوان عامل ایستادگی در برابر رشد انسانها ایستادگی کند اما جوان امروز با این مسئله همراه نیست چون تعریف انسان را از جای دیگر دریافت میکند.
وی ادامه داد: اگر برای انسان بودن خود ارزش قائل باشید در مقابل کسانی که نمیخواهند انسان به آنچه میخواهد برسد خواهید ایستاد و آنچه شریعتی با زبان ساده به جوان منتقل کرد منشأ تحولی شد که در مسیر نفی اسرائیل، آمریکا و سلطهگری آنها قرار گرفتیم.
سلیمی نمین با اشاره به عمدهترین ویژگی شریعتی که او را از دیگران متمایز میکند گفت: بزرگترین ویژگی شریعتی فرزند زمان خود بودن است یعنی شناخت کامل از جامعه ایران داشت و راه حل برونرفت از شرایط متکی بر داشتههای ایران را میدانست به همین خاطر از دکتر شریعتی میتوان بهعنوان یکی از مبلغین بازگشت بهخویشتن نام برد که این منشأ تقویت استقلال فکری در جامعه میشود و از این جهت دارای برجستگی است. او در پیوند زدن نسلها نیز نقش جدی ایفا میکند.
رئیس مؤسسه مطالعات و تدوین تاریخ ایران در پاسخ به این سوال که اگر شریعتی امروز بین ما بود چه میگفت، بیان کرد: من در مسائل تاریخی معتقدم بیان این اگرها خیلی بهجا نیست. اینکه شریعتی چه گرایش و تفکری در امروز جامعه ما میداشت را ممکن است هرکس بنا به نظر خود بیان و بررسی کند. اما چیزی که واضح است مقابله او با متحجرین و مناسب دانستن روحانیت اصیل برای حاکمیت کشور بود. شریعتی را باید با مختصات فکری و اینکه اسلام میتواند جامعه بشری را اداره کند و خرافات را پس براند شناخت تا توانست از تفکرات او استفاده کرد.
وی با اشاره به وظیفه امروز دانشجویان در قبال امثال کسانی همچون دکتر شریعتی، خاطرنشان کرد: آنها نباید در یک مقطع تاریخی باقی بمانند بلکه باید از تولیدات و پیشینه کسانی همچون شریعتی در تولید فکر استفاده کنند. امثال کسانی مثل طالقانی، شریعتی و مطهری در تاریخ معاصر ما مولد فکر بودند که اگر با تولیدات فکری آنها آشنا نشویم دوباره در حلقه تکرار قرار میگیریم؛ این یعنی زیان دیدن.
این پژوهشگر سیاسی افزود: امروز دانشگاه باید نهضت مطالعه گذشته و آثار جدید را راه بیندازد و با پیوند آن منشأ تحولات دینی باشد. از شریعتی نباید بت ساخت و در دوران آن متوقف شد. ما بنا نیست در آوردههای شریعتی بمانیم که اگر اینگونه باشد محل تأسف است. دانشگاه در علوم انسانی نیازمند تفکرات افرادی مثل دکتر شریعتی است.
سلیمی نمین بیان کرد: ما احساس میکنیم گویا آنچه توسط استاد مطهری و دکتر شریعتی بیان شده است متعلق به این زمان است اما این به این معنا نیست که در این شخصیتها متوقف شویم بلکه باید ضمن گرامیداشتشان از آنها عبور کرد اما تأکید میکنم که علیالقاعده احترام گذاشتن به مقلدین فکر در گذشته لازم است اما این به این معنا نیست که نسبت به آنها نقد عالمانه منطقی نداشته باشیم.
وی با اشاره به اینکه قطعاً دکتر شریعتی با حجم تولیدات خود بدون نقص نبوده است، اظهار کرد: او در دورانی میزیسته که هجمههای زیادی به تفکرات اسلامی او وجود داشته اما در آن دوران بهعنوان یک نیروی مسلمان توانست تغییر ایجاد کند. ما در آغاز احیاگری اندیشه یعنی بهعنوان اندیشهای که میتواند جامعه را هدایت کند میتوانیم از اندیشههای شخصیتهایی چون دکتر شریعتی استفاده کنیم.
رئیس مؤسسه مطالعات و تدوین تاریخ ایران در پاسخ به این سوال که کدام اثر از شریعتی را در دوران جوانی به یاد دارید که تحت تأثیر آن قرار گرفته باشید، گفت: کتاب «پدر، مادر، ما متهمیم» شریعتی موجب پیوند خوردن من با مادرم شد و من این پیوند را متأثر از دکتر شریعتی یافتم چراکه نسل گذشته که دارای مبانی اعتقادی قوی بود با نسل جوان عصیانگر که میتوانست بدون عقبه دچار مشکل شود، پیوند خورد و من این را قطعاً مدیون دکتر شریعتی میدانم که توانست نواقص دو نسل را به رخ آنها بکشاند و با یکدیگر پیوندشان دهد.
این پژوهشگر سیاسی در خصوص اینکه چرا در ۴۰ سال پس از پیروزی انقلاب شاهد ظهور شخصیتهایی همچون دکتر شریعتی نبودهایم بیان داشت: بسترهایی که در این زمینه تأثیرگذار هستند و موجب تولید فکر میشوند میتوانند در ظهور امثال دکتر شریعتی تأثیرگذار باشند. درست است که مسائل سیاسی با مسائل فکری لازم و ملزوم هم هستند اما نباید قواعد اینها را با یکدیگر درهم آمیزیم. ما نباید فرهنگ، فکر و … را تحت تأثیر سیاست قرار دهیم تا دچار سیاستزدگی شوند.
وی ادامه داد: بعد از انقلاب ما شاهد بودیم برخی نیروهای سیاسی خود را پشت تولید فکر مخفی میکردند و در گذشته شخصیتهای فکری وجود داشتند که سعی در دوری از تنشهای سیاسی میکردند. اما ما باید حوزه فکر را از تنشهای سیاسی دور کنیم و برای مواجهه با مخالفین خود و همچنین اندیشمندان این حوزه ولو اینکه برخی تولیدات فکری آنها را شایسته نقد بدانیم، از بستر فکر کمک بگیریم و آن را محترم بشماریم تا عناصر تولید فکر در مسیر سختی که قرار دارند تشویق شود و حرکت روبهجلویی داشته باشد.
سلیمی نمین تصریح کرد: اگر بخواهیم شریعتیهای زیادی در آینده داشته باشیم باید به شریعتیهای گذشته احترام بگذاریم ما باید به مولدین فکر در گذشته احترام بگذاریم که این امر موجب تقویت حوزه تفکر خواهد بود. منظور من از احترام به شریعتیهای گذشته این نیست که کتابهای او را در کتابخانه انباشت کنیم بلکه باید در مورد مبانی تفکر و اندیشهای او فکر کرد.
رئیس مؤسسه مطالعات و تدوین تاریخ ایران در پاسخ به این سوال که آیا چیزی به اسم شریعتیسم هم وجود دارد یا خیر گفت: در ابتدای پیروزی انقلاب شریعتیسم مطرح بود اما امروز اصلاً مطرح نیست چون کسانی که میخواستند این پرچم را بالا نگاه دارند تجدیدنظرهای جدی در تفکرات خود نسبت به غرب، دین و … پیدا کردند. آنها میخواستند شریعتی را در مقابل امام و اسلام قرار دهند اما دست از این کار برداشتند و در جبهه دیگری قرار گرفتند.
وی افزود: عدهای شریعتی را اندیشمند میدیدند اما به تسلطهای او اذعان داشتند ولی عدهای با اغراض سیاسی نسبت به او نگاه میکردند و آن دسته امروز شریعتی و آثارش را برای خودشان بسیار منفی مییابند. چراکه اگر آثار او را مطالعه کنید میبینیم که مهمترین مولد اداره جامعه را اسلام میداند اما کسانی که امروز خواستار جدایی دین از سیاست هستند خود را در آموزههای شریعتی در تعارض شدیدی میبینند.
سلیمی نمین با اشاره به اینکه تا به امروز سه قشر علیه شریعتی کار کرده است خاطرنشان کرد: قشر تنگ نظر مذهبی، جریانی که دچار استهاله شد یعنی ابتدا با او برای ایجاد نظام اسلامی همراه شد اما بعدها کنار رفت و این تفکر را کنار گذاشت و همچنین سکولارها سه قشری بودند که تا به امروز علیه دکتر شریعتی فعالیت کردند.
وی در پایان گفت: ما متأثر از شخصیتهایی مثل دکتر شریعتی بودهایم و پیشقراول حرکتی که مانع آگاهیبخشی بوده است، به همین خاطر پیشقراول آگاهیبخشی نیز شدهایم و باید پیوند جوانان با دین و اندیشهها را تقویت کنیم چراکه جای تأسف دارد که مبانی تفکر ما در کشورهای دیگر وجود دارد اما در داخل نسبت به آن شکاف وجود دارد.
لینک خبرگزاری تسنیم: https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/03/28/2287897
نظر شما :