سردار دل‌ها در نگاه دانشجویان

در دومین رویداد ملی–دانشجویی بزرگداشت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، الهام عابدینی دانشجوی دوره دکتری مطالعات بریتانیا از دانشگاه تهران، محمدمهدی عروتی موفق دانشجوی دوره دکترای حقوق عمومی و حسام‌الدین شهرابی فراهانی دانشجوی دوره دکتری فلسفه غرب از دانشگاه تهران به ارایه مقالات خود در رابطه با سردار شهید سلیمانی پرداختند.
سردار دل‌ها در نگاه دانشجویان

حسام الدین شهرابی فراهانی؛ دانشجوی دکتری فلسفه غرب دانشگاه تهران و پژوهشگر عرصه دین و عرفان اسلامی
در کاوش و جستجوی دانشمندانِ علوم، نظریه بر مشاهده تقدم دارد. مورخان نیز از این قاعده مستثنی نیستند و در تاریخ پژوهی خود میان اسناد و مدارک تاریخی تابع نظریه خود و در جستجوی تاییدی برای آن می باشند.
در سطح دیگری این مورخ است که به وقایع تاریخی ارج و اهمیت می دهد. مثلاً عبور قیصر از رود روبیکان در حالی که هزاران نفر دیگر پیش. پس از وی از این رود عبور کردند را مورخ حائز اهمیت می کند. عده ای نقطه شکاف انقلاب اسلامی و آمریکا را ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و عده ای تسخیر لانه جاسوسی در بدو انقلاب می دانند. اما به نظر بنده و برخلاف آنچه این دو گروه می پندارند شکاف ایران و آمریکا را در بنیانها و بنیادها باید جستجو کرد.
آنجا که انقلاب اسلامی در بنیان خود حرکتی برخلاف نظم جهانی مدنظر آمریکا بوده و به دنبال بدیلی برای سرمایه داری آمریکایی بوده و برخلاف آنچه فلاسفه مغرب زمین معتقد به آن هستند یعنی تحقق غایت نهایی انسان در مدرنیته به دنبال تحقق انسانی دیگر می باشد.
در ادبیات قرآنی و عرفانی ما شهید حیّ و زنده است. اما چه کسی شهید را زنده می کند؟ عالِم ربّانی. زیرا در همین ادبیات دینی و عرفانی عالم ربّانی هم حی است و هم محیی یعنی زنده کننده. نفس رحمانی امام خمینی که یک عالم ربِّانی است و از اسم محیی برخوردار است کسی مانند ابومهدی المهندس را به درجه شهادت و زندگی می رساند و او را از توهمات ناسیونالستی می رهاند تا با ملیت عراقی به کمک مردم مظلوم ایران در جنگ تحمیلی و دفاع مقدس بشتابد.


الهام عابدینی؛ دانشجوی دوره دکتری مطالعات بریتانیا از دانشگاه تهران
نخستین مواجه من با نحوه پوشش رسانه های بین المللی به یادداشتی از وال استریت ژورنال برمی گردد که در آوریل ۲۰۱۲ منتشر شد. یعنی همان روزهایی که همه فکر می کردند کار دولت بشار اسد در سوریه تمام است، وال استریت ژورنال از مردی نوشت که به گفته آن، با اقدامات آمریکا در خاورمیانه مقابله می کرد.
سپتامبر ۲۰۱۳، نیویورکر آن تیتر معروفش را زد: فرمانده ای در سایه. در آن یادداشت آمده بود آن کسی که به واقع در حال بازطراحی خاورمیانه و گرداننده سوریه است، سردار سلیمانی است.
سال ۲۰۱۴، سالی بسیار مهم بود چرا که داعش رسماً خلافت خودخوانده خود را اعلام کرد. نام داعش زیاد در رسانه ها شنیده می شد و وحشت از آن بر دنیا سایه انداخته بود. فاینشیال تایمز در یادداشتی درباره سردار سلیمانی نوشت آیا این مرد می تواند داعش را نابود کند؟ نیوزویک نوشت سردار سلیمانی ابتدا با آمریکا جنگید و حالا داعش را در هم می کوبد. فارن پالیسی هم به سردار سلیمانی لقب شوالیه تاریکی داد اما در کنار همه ادعاها و اتهام زنی ها، نتوانست از نقش پررنگ و مهم ایشان در مبارزه علیه داعش ننوسید.
اوایل مارس ۲۰۱۵، بی بی سی از سردار سلیمانی به عنوان ستاره در حال ظهور یاد کرد و به نماهنگی اشاره کرد که به تازگی از سوی جنبش نجباء عراق در ستایش نقش پررنگ سردار سلیمانی در مبارزه با تروریسم منتشر شده بود. آن نماهنگ در آن زمان در عراق بسیار پربازدید شد و از محبوبیت روزافزون سردار سلیمانی میان مردم عراق حکایت می کرد.
سردار سلیمانی دیگر آنطور که نیویورکر نوشته بود، فرمانده در سایه نبودب و علناً در میدا حضور داشت و روز به روز میان مردم عراق و سوریه محبوب تر می شد.
سال ۲۰۱۵ سالی بسیار مهم و به نوعی نقطه عطفی در مبارزه سردار سلیمانی علیه تروریسم بود. تکریت عراق پس از آن کشتار و قتل عام وحشیانه در پایگاه نظامی اسپایکر به دست داعش، بالاخره از اشغال داعش خارج شد. سردار سلیمانی تکریت را از چنگال داعش آزاد کرده بود. این نقش آنقدر پررنگ و بااهمیت بود که حتی رسانه های آمریکایی چون سی ان ان و ان بی سی در سرخط اخبار خود به نام سردار سلیمانی و آزادسازی تکریت به دست ایشان اشاره کردند.
پس از آن هم انتخاب سردار سلیمانی به عنوان یکی از صد چهره منتخب ۲۰۱۷ به انتخاب مجله تایم و گزارش های خبری و تحلیلی پی در پی زیادی درباره نقش ایشان در مبارزه با تروریسم منتشر می شد. موضوع مهم این است که طبیعتاً این گزارش ها بدون سوگیری نبود و در قالب چارچوب ها و اتهام زنی ها پیش می رفت اما این نقش سردار و جمهوری اسلامی ایران در مبارزه علیه تروریسم به قدری پررنگ و مهم بود که نمی شد آن را نادیده گرفت.
در واقع سردار سلیمانی در قیاس با غرب که هر روز نشست خبری و سخنرانی درباره مبارزه با تروریسم داتشند، در سکوت در میدان حاضر بود و فعالانه با تروریسم مبارزه می کرد. به یاد داریم که چطور نقش ایشان در آزادسازی شهرهای مختلف عراق و سوریه به ویژه مناطق کردنشین در رسانه ها بازتاب گسترده داشت.
شاهد دیگری بر این گفته صحبت نوری مالکی، نخست وزیر وقت عراق است که گفت ما برای مبارزه با داعش به کمک نیاز داشتیم و فقط یک کشور و فقط یک نفر برای کمک به ما اعلام آمادگی کرد؛ آن هم سردار سلیمانی و جمهوری اسلامی ایران بود.
نتیجه نظرسنجی های داخلی ایران نیز از محبوبیت روزافزون سردار سلیمانی میان مردم خبر می داد. در نهایت هم شاهد بودیم چطور با وجود برگزاری دو ماه تظاهرات ضد ایرانی در عراق به تحریک و تشویق آمریکا، پس از شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس و همراهان ایشان چه تشییع و سوگواری باشکوهی در عراق برگزار شد و چطور مردم و دولتمردان در کنار هم علیه این ترور ایستادند.
همه اینها یک دلیل بسیار مهم دارد: سردار قاسم سلیمانی به واقع با تروریسم مبارزه می کرد و این موضوع بر همگان آشکار شده بود. در واقع دیگر همه می دانستند میان ژست های نمایشی و ادعایی مبارزه با تروریسم از سوی آمریکا و همزمان کمک های تجهیزاتی و مالی آنان به داعش، این ایران است که با خطر و تهدیدی بسیار جدی یعنی تروریسم مبارزه می کند.
روزی که ترامپ رسماً برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا از سمت حزب جمهوری خواه نامزد شد، گفت ما ترویست شماره ۱ جهان یعنی سردار سلیمانی را از بین بردیم و بسیاری همانجا ایستادند و او را تشویق کردند. این همان خط تحریفی است که به ویژه پس از ترور سردار سلیمانی، رسانه های جریان اصلی و سیاستمداران در پیش گرفتند. در واقع آنها تلاش کردند با بزرگترین «فیک نیوز»، حقیقت را وارونه جلوه دهند و از نماد و رهبر مبارزه با تروریسم، تصویری غیرواقع بسازند.
ما دانشجویان، اساتید، اصحاب رسانه و اساتید حقوق بین الملل باید بیش از همه در عرصه بین الملل این خط را پیگیری کنند که سردار سلیمانی در کنار همه ویژگی های انسانی و مردمداری که به درستی از آنها یاد می شود، رهبر مبارزه با تروریسم بود.
این بزرگترین نماد استاندارد دوگانه غرب است که واقعیتی عینی و عیان هم هست. بنده پس از شهادت سردار سلیمانی با اساتید حقوق بین الملل و وکلای زیادی در سراسر دنیا با دیدگاه های مختلف مصاحبه کردم و به جرات می گویم که تقریباً همه آنان بر این موضوع اتفاق نظر داشتند که این اقدام آمریکا رسماً یک ترور دولتی و نقض قوانین بین المللی است. همچنین اغلب آنان بر نقش ایشان در مبارزه با تروریسم تاکید داشتند.
این صدایی است که باید به گوش جهانیان برسد و اجازه نداد تاریخ با اخبار جعلی تحریف شود. کافی است رسانه ها و سیاستمداران دنیا نگاهی به آرشیو یادداشت ها، اخبار و سخنان خودشان در چندسال اخیر بیندازند تا ببینند که تاریخ گواهِ مبارزه ایران و سردار سرافراز اسلام و ایران علیه تروریسم است و به یاد بیاورند که چه کسی به آن همه ناامنی و اضطراب جهانی نه فقط در غرب آسیا بلکه در قلب لندن و پاریس، پایان داد.

محمدمهدی عروتی موفق؛ دانشجوی دوره دکترای حقوق عمومی
در دنیای امروز واژه دفاع و مفاهیم مرتبط با دفاع عمدتاً به واسطه دوگانه هایی چون زور، سلطه و یا جنگ تعریف می شوند. دفاع ملی، مفهومی است که فراتر از سرشت و روابط نظامی که هسته اصلی و سخت آن راتشکیل می دهد، به همه جنبه های زندگی اجتماعی در ابعاد ملی و فراملی قابل تسری است و شامل جنبه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، حقوقی، جغرافیایی، تکنولوژی حتی روان شناختی می-شود.
رویکرد دیپلماسی کلاسیک به مفهوم دفاع ملی با دو انگاره مشخص همراه می¬شود. اول آنکه، در این رویکرد، تهدیدات خارجی اصولاً جنبه نظامی داشته اند و دوم آنکه مقابله با این تهدیدات، تا اندازه زیادی به منابع داخلی قابل تصرف متکی بوده و از هرچه ارزش ملی داشت دفاع می کرد.
معنا یا سطح دوم از مفهوم دفاع ملی، به نوعی محصول توسعه یافتگی یا تکامل رویکردکلاسیک به این مفهوم است و از این رو، رویکرد یا برداشت مدرن از این مفهوم به شمار می رود. مطابق این رویکرد، تهدیدات خارجی سرشتی صرفاً نظامی ندارند و جنگ ها در نبرد های نظامی یا مسلحانه خلاصه نمی شوند. در این چارچوب، تهدید خارجی می تواند شامل جنگ سیاسی، جنگ اقتصادی، جنگ فرهنگی و جنگ اطلاعاتی (به مفهوم گسترده آن) نیز بشود و علاوه بر این، همه این سطوح و انواع گوناگون جنگ ها می توانند از ابعاد سخت افزارانه و نرم افزارانه، به گونه ای توأمان برخوردار باشند.
ضرورت مدیریت این محیط برپایه این مقدورات منابع و منافع ملی است که کاربست دیپلماسی و یا ارائه نقشه و الگوی عملی در حوزه دفاع معنا و مفهوم یافته و به تکوین مفهوم دیپلماسی دفاعی انجامیده است.
در کنار سطوح مختلف سیاست، سیاست دفاعی نیز در دو حوزه داخلی و خارجی دخیل بوده و تدابیر و خط مشی های تحقق منافع ملی و به ویژه تضمین تمامیت ارضی را در پرتو سیاست امنیت ملی به انجام میرساند،
در دنیای برهم کنش و فرابخشی بودن امور زیست بین المللی معاصر نیازمندی دو مرکز ثقل یاد شده به همگرایی حول محور مشترک لازمه توفیق سیاست امنیت ملی است و مفهوم، نهاد، گفتمان و الگوی دفاعی به منظور تحقق این هم افزایی و تجمیع تمام توانمندی ها ملی تولید و ابتکار شده، تا از رهگذر آن چنین همگرایی و تجمیع فکر و اقدام را محقق سازد.
بر اساس اصل ۱۵۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یکی از وظایفی که بر دوش نظام جمهوری اسلامی ایران گذاشته شده است، این است که در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملت ها، باید از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت کند. شاید بتوان گفت این اصل یکی از اساسی ترین مبانی دیپلماسی حقوق دفاعی است. می توان گفت وظایف نیروی قدس سپاه پاسداران اسلامی نیز در راستای تحقق این اصل است.
در دوران فرماندهی شهید سلیمانی شاهد جلوه های مختلفی از دیپلماسی حقوق دفاعی در ابعاد مختلف آن هستیم. در مسئله مقابله با داعش یکی از اتفاقات بزرگی که توسط شهید سلیمانی رقم خورد، ملاقات موفق با پوتین رئیس جمهور روسیه است. نکته حائز اهمیت این دیدار این است که دیدارهای دیپلماتیک مقامات در روسیه کاملاً بر اساس ضوابط و پروتکل¬های دیپلماتیک است اما با این وجود فرمانده وقت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توانست با عالی ترین مقام دولت روسیه دیدار کند ودر این دیدار او را مجاب کرد تا نیروهای نظامی روسیه برای مقابله با نیروهای داعش وارد خاک سوریه شوند.
بعد دیگری که از جلوه¬های دیپلماسی حقوق دفاعی در دوران فرماندهی شهید سلیمانی در نیروی قدس می توان گفت، کمک ویژه برای نجات اربیل کردستان عراق بود. مسعود بارزانی در مصاحبه های مختلفی رسماً اذعان داشت در شبی که داعش به دروازه¬ های شهر اربیل رسیده بود، برای گرفتن کمک با آمریکا، انگلیس، ترکیه و عربستان تماس گرفتم ولی تمامی آن¬ها پاسخ دادند فعلاً هیچ کمکی نمی¬توانند بکنند اما وقتی بارزانی برای گرفتن کمک با شهید سلیمانی تماس می¬گیرد، این پاسخ را می‌شنود که: «فقط امشب شهر را نگه دارید.» و شهید سلیمانی همراه با ۵۰ نفر از نیروهایش نماز صبح در اربیل بودند.
جلوه دیگری که در دوران فرماندهی شهید سلیمانی دیده می¬شود و از مهم¬ترین جلوه¬های دیپلماسی حقوق دفاعی است، دغدغه مند بودن نسبت به مسائل اجتماعی و داخلی کشور است. چرا که دیپلماسی حقوق دفاعی کشور زمانی می‌تواند قدرتمندانه عمل کند که از پشتوانه اجتماعی داخلی خوبی برخوردار باشد. در سیل خوزستان و لرستان با حضور ایشان و نیروهایش در بین مردم و کمک به حل سریعتر این مشکل، خود باعث قدرتمندی دیپلماسی حقوق دفاعی در داخل بود که نتیجه آن ظهور در بیرون داشت.
در آخر به روشنی می‌توان گفت که تمامی اقدامات شهید سلیمانی در دوران مسئولیتش در نیروی قدس علاو بر اینکه نگاهی الهی حاکم بوده، دیپلماسی حقوق دفاعی دقیقی نیز مشهود است. حال ان شاءالله این مسیر با همان قوت و دقت نظر قبلی ادامه خواهد یافت.

گفتنی است، برنامه‌های دومین رویداد ملی – دانشجویی بزرگداشت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی که امروز هم‌زمان با دومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی آغاز شد، تا دهه فجر (اربعین شهادت سردار سلیمانی) ادامه دارد.


نظر شما :