برگزاری نشست «نوای ایرانی» در قالب چهارمین دوره طرح ملی نکوداشت مفاخر ایران اسلامی توسط شعبه سازمان دانشجویان استان گیلان
به گزارش روابط عمومی سازمان دانشجویان ایران، شعبه سازمان دانشجویان در استان گیلان در ۱۶ اسفند ۱۴۰۱همزمان با سالروز میلاد جلال ذوالفنون و درگذشت حسین قوامی از بزرگان موسیقی ایران، در برنامه نوای ایرانی با سخنرانی استاد امین حقره (پژوهشگر گیلانی حوزه فرهنگ، هنر و اجتماع) به روایت موسیقی علمی در ایران از نگاه ابونصر فارابی پرداخت.
امین حقره، پژوهشگر فرهنگ ضمن تشکر از جهاددانشگاهی درخصوص برگزاری برنامه افزود: امروز قصد دارم درباره یکی از مفاخر حوزه تمدنی ایران در دوره اسلامی صحبت کنم. درباره اندیشههای موسیقیایی ابونصر محمدبن محمد طرخان معروف به فارابی؛ که اهل فاراب خراسان یا فاریاب افغانستان است. او به روایتی در سال 257 قمری متولد شده و اگر بخواهیم خیلی گذرا به مسیری که گذرانده اشاره کنیم باید به تحصیلاتش در بغداد و بعد از آن در حرّان در مرز بین سوریه و ترکیه و دوباره در بغداد بپردازیم که در حوزه فلسفه و منطق و به خصوص علوم نظری و علوم موسوم به یونانی و آثار ارسطو سرآمد آن دوره بود که وی با حضور در این فضا و تحصیل به مرتبهای می رسد تا جایی که از او به عنوان معلم ثانی یاد می شود. همانطور که می دانید ارسطو معلم اول است.
حق ره پس از بیان اینکه جایگاه فارابی در موسیقی کجاست و چرا کار فارابی در حوزه موسیقی مهم است به این پرداخت که کتاب موسیقی کبیر مهم ترین اثر موسیقیایی است که در همه اعصار در حوزه تمدنی اسلامی تالیف شده است.
وی در انتها افزود: فارابی به خواست یکی از وزرای دربار عباسی این کتاب را تالیف می کند. محمد کرخی یا کرجی از او می خواهد که در حوزه موسیقی با توجه به تسلطی که دارد یک مجموعهای را تألیف کند. فارابی در مقدمه کتاب کبیر یک یادداشت شگفت انگیزی دارد که بسیار الهام بخش است. تمام کسانی که در حوزه پژوهش فعالیت می کنند ( نه فقط در حوزه موسیقی) به نظرم باید آن را بخوانند زیرا به همه ما درس می دهد که یک پژوهشگر نگاهش باید به حوزه علم یا اندیشه چگونه باشد؟ خطاب به وزیر عباسی که چرا درخواست او را پذیرفته است فارابی می نویسد: "اظهار علاقه کردی هنر موسیقی را آنچنان که پیشینیان تصور کرده اند بشناسی و از من خواستی در این باب کتابی ساده و قابل فهم عموم برای تو بنگارم. در این خواست تو مدتی تاخیر کردم، بدین سبب که خواستم تمام آثار دانشمندان پیشین را که به ما رسیده است و همچنین آثار پیروان آنها و آثار معاصرین خودمان را با دقت بخوانم. امید داشتم در این نوشته ها آن چه را که می خواستی بدانی بیابم و اگر چنین بودی از نگارش کتاب مجددی در این باب بی نیاز گشتمی. چه اگر مطالعه دقیق و کاملی از تمام اجزای این علم در دست بود نگارش کتابی درباره ی آن بی فایده و زائد بود و اختصاص نوشته های دیگران به خود ناشی از نادانی و بدی نیت به شمار می رود."
نظر شما :